عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد
به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد
و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد
فریاد من از داغ توست ......
همرنگ دریا کن مرا ......
یکبار معنا کن مرا
روزی که پیک مرگ مرا میبرد به گور من شب چراغ عشق تو را نیز می برم عشق تو نور عشق تو عشق بزرگ تواست خورشید جاودانی دنیای دیگرم
باران را دوست نداشت
همیشه باران وقتی می بارید که او پر از گریه بود
دلش را هم دوست نداشت
همیشه زمانی دلش می شکست که، او را می دید